داستان برندهای معروف چه حرفهایی دربارۀ آنها میزنند؟ شما هم مانند من هستید؛ وقتی برای اولینبار در معرض یک برند قرار میگیرید، تمایل دارید آن را به عنوان یک چیز در ذهن خود محبوس کنید. گوگل، قبل از اینکه جهان را اداره کند، یک جعبۀ جستجوی ساده بود که بهتر از هر چیز دیگری در اینترنت میخزید. سونی، زمانی، عمدتاً یک تولید کنندۀ صدا بود.
کاوش در کمدِ بزرگترین برندهای دنیا، ریشههای تکاندهندهای را نشان میدهد. در اینجا پیشینۀ معروفترین برندهای جهان را با بیان داستان برندهای معروف کیف بیان میکنیم.
داستان برندهای معروف چیست؟
قصههای برندهای معروف چیست؟ هر کدام از لوگوهای برندهای معروف، از کجا سردرآوردهاند؟ هر یک داستان برندهای معروف، یک حکایتی پشت آن است. بیایید با چند نمونه از برندهای معروف و داستانهای پشت آنها آشنا شویم.

گوگل
گوگل، نهتنها یک موتور جستجو، که به یک پدیدۀ جهانی تبدیل شده است؛ گوگل، در واقع در یک نقطه “Backrub” نامیده میشد. سپس، آنها میخواستند آن را مانند شمارۀ «گوگل» بنامند، اما یک غلط املایی شرکتی را که امروز میشناسیم به ما داد.
بوئینگ
داستان برندهای معروف، مانند بوئینگ، از یک سرگرمی شروع شد. ویلیام ای.بوئینگ، برای سرگرمی، یک هواپیما خرید، سپس آن را در حال بازی در آسمان شکست. او رفت تا قطعات تعویضی را تهیه کند، اما به آنها گفته شد که آنها ماهها طول میکشد تا برسند. او که خشمگین بود، تصمیم گرفت تا هواپیمای بهتری بسازد که از قطعات برتر ساخته شده بود و سازندۀ خطوط هوایی عظیمی را که امروز میشناسیم، ایجاد کرد.
کوکاکولا
اگرچه شاید یکی از معروفترین دستورالعملهای مخفی در جهان باشد که قبلاً با کوکائین پر شده بود، اما در واقع به عنوان راهی برای مبارزه با اعتیاد به مورفین شروع شد. این نوشیدنی “کوکای شراب فرانسوی پمبرتون” نام داشت. کوکاکولا که در زمرۀ فهرست داستان برندهای معروف قرار گرفت، به وسیلۀ یک کهنه سرباز مجروح جنگ داخلی که به داروهای مسکن چسبیده بود، ساخته شد.
ماتل
زوجی که متل را تأسیس کردند، پس از جنگ جهانی دوم با هدف فروش قاب عکس تأسیس شدند، همچنین، خانههای عروسکی را از چوب ضایعات ساختند. این خانهها محبوبتر و سودآورتر از قابهای عکس شدند، که باعث شد این جفت روی اسباببازیها تمرکز کند و یکی از بزرگترین برندهای جهان را ایجاد کند.
اپل
استیو جابز به طور دورهای رژیمهای میوهخواری را دنبال میکرد و زمانی را در باغ سیب کار میکرد، که هر دو منجر به نامگذاری او به این شرکت شد. او چیزی ساده برای رقابت با ماشینهای پیچیدۀ آن زمان میخواست، با نامهایی مانند “IBM” اکنون این سادگیِ ماهرانه، با یک برچسب قیمت «مینیمالیستی» به اندازۀ کافی بیش از حد بالا آمده است. داستان برندهای معروف، مانند اپل، حکایت از یکتا بودن و خاص بودن دارد.
IKEA
همانطور که در کنار هم قرار دادن مبلمان، نام و پایه و اساس IKEA هر دو پیچیده است. نام سادۀ چهار حرفی در واقع حروف اول بنیانگذار، اینگوار کامپراد است، که در مزرعهای به نام المتارید (که اکنون به نام Älmtaryd شناخته می شود) که در نزدیکی روستای آگونارید بود بزرگ شد. بنابراین، نام IKEA از نظر فنی، مخفف Ingvar Kamprad Elmtaryd Agunnaryd است.

Levi’s
لوی اشتراوس ممکن است به طراحی شلوار جین آبی که امروزه میشناسیم، کمک کرده باشد و فرآیند تولید را اصلاح کند، اما خود مرد یک اشرافزاده بود که از پوشیدن محصول خود امتناع میکرد. به گفتۀ اشتراوس، این برای کارگران بود، نه آقایان.
داستان پشت پردۀ طراحی کیفهای لوکس
مشخصۀ ترندها و یک اکسسوری واقعی مد، کیف دستی جایگاه ویژهای در کمد لباس دارد. اما پشت این شی ساده، گاهی داستانهایی پنهان میشود که تاریخ را رقم زده است. نمادین و جاودانه، بدون شک آنها را میشناسید، اما آیا میدانید چرا اینقدر نمادین شدهاند؟
داستان برندهای معروف کیف دستی
داستانهایی در پشت مشهورترین کیفهای دستی جهان هم وجود دارد که دانستن برخی از آنها خالی از لطف نیست.
هرمس – کلی
کیف دلخواه کلی، همیشه این نام را نداشته است. در ابتدا Sac à Dépêche (یک کیف پستی) نام داشت، زمانی که به وسیلۀ داماد موسیو هرمس، رابرت دوما، در دهۀ 1930 طراحی شد و در سال 1935 به فروشگاهها راه یافت. آن زمان، و تمرکز روی خطوط ساده و چرم زیبا بود.
داستان برندهای معروف کیف به همین جا ختم نمیشود؛ تاریخ نشان میدهد که کیف از طریق طراح لباس افسانهای هالیوود، ادیت هد، که با تایید آلفرد هیچکاک، لوازم جانبی (اکسسوری) هرمس را برای صحنۀ فیلمبرداری فیلمش برای گرفتن دزد در سال 1955 تهیه کرد، به دست گریس کلی رسید.
این بازیگر این کیف را خیلی دوست داشت. در طول رویدادهای مهم، از جمله اعلام نامزدی خود با شاهزاده رینیر موناکو، آن را با خارج از صفحه نمایش خود حمل میکرد. پس از عروسی آنها، در هفتههای اولیۀ بارداری شاهزاده خانم موناکو، او به طرز معروفی از برآمدگی کوچک کودک خود با این کیف هرمس از پاپاراتزی محافظت کرد. این عکسها وارد مجله زندگی شدند.
افرادی که تکتک حرکات پرنسس را تماشا میکردند، این کیف دستی را “کلی” نامیدند. با این حال، به طور رسمی از Sac à Dépêche تغییر نام داد به “کیف کلی” تنها در سال 1977. تا به امروز، هنوز یکی از محبوبترین، دلخواهترین و نمادینترین کیفهای دستی موجود در بازار است.

لویی ویتون – سریع
یکی از محبوبترین ساختههای خانه لویی ویتون، کیف نمادین Speedy آن است. در واقع، یک شرکت که در لوازم جانبی مسافرتی، مانند صندوق عقب و کیفهای جادار تخصص داشت، Speedy را به عنوان اولین کیف روزمرۀ خود در سال 1930 ساخت و آن را “Express” به عنوان ادای احترام به انقلاب مسافرتی عصر نامگذاری کرد. این کیف، به عنوان یک نسخۀ کوچکتر از کیف مسافرتی Keepall کلاسیک آنها ساخته شد و چیزی بود که اکنون به عنوان Speedy 30 شناخته میشود که در پایین 30 سانتی متر عرض دارد.
با این حال، در داستان برندهای معروف کیف، مخصوصاً کیف دستی، به دلیل ارتباط قوی با افراد مشهور و نماد سبک – آدری هپبورن، کل مسیر شرکت را تغییر داد، که اکنون رهبر بازار کیفهای دستی است. تاریخ ادعا میکند که در سال 1959 (یا برخی منابع میگویند سال 1965 بود) این بازیگر، شخصاً یک نسخۀ کوچک از او را درخواست کرد.
در طول سالها، Speedy به یک کالای اصلی تبدیل شد و در تمام مواد و نسخههای چرمی موجود بود، از جمله نسخههای محدود به وسیلۀ هنرمندانی، مانند استفان اسپروس، تاکاشی موراکامی، ریچارد پرینس، یایو کوساما، کانسای یاماموتو، جف کونز، و همچنین سایر تغییرات فصلی.
دیور – لیدی دیور
تاریخچۀ کیف دستی لیدی دیور، به وسیلۀ کریستین دیور نماد وضعیت پرنسس دایانا و کیفهای دستی اوست. اما این یک کیف دستی نمادین است که نمیتوانیم از این لیست بگذریم.
در سفر پرنسس دایانا به پاریس در سال 1995 برای نمایشگاه هنر سزان، بانوی اول فرانسه، مادام برنادت شیراک، جدیدترین طرح کیف دستی دیور را به لیدی دی به عنوان یک هدیه دیپلماتیک هدیه داد. این توت که در سال 1994 تحت مدیریت خلاقانه Gianfranco Ferre ساخته شد، اولین بار “Chouchou” نامیده شد که در زبان فرانسوی به معنای “مورد علاقه” است.
لیدی دایانا بلافاصله عاشق این کیف شد و به عنوان عکاسترین زن جهان، این کیف به شدت روی بازوی یکی از محبوبترین زنان جهان در تمام دوران عکاسی شد. مجله Marie Claire گزارش میدهد که شاهزاده خانم فقید آنقدر آن را دوست داشت، او این کیف را در هر رنگی سفارش داد. از او چندین بار برای بازدیدهای رسمی، جشن و بازدیدهای دولتی با این کیف عکس گرفته شده است.
از همه به یاد ماندنیتر، او آن سال در بازدید از لیورپول آن را با یک کت و شلوار نارنگی ورساچه و با یک لباس اسلیپ جان گالیانو برای دیور در مراسم مت گالا در سال 1996 که به 50 سال کریستین دیور اختصاص داشت، ست کرد. میبینید، داستان برندهای معروف کیف، مانند لیدی دیور، چه داستان جالبی دارد.
این کیف دستی لیدی دیور، به یک موفقیت فوری تبدیل شد. این زمانی بود که طلاق لیدی دی از شاهزاده چارلز نهایی شد، بنابراین کیف دستی هم نمادی از آزادی تازه یافتۀ او شد، چه شخصی و چه در سبک طنز.
به افتخار لیدی دی، خانه دیور تصمیم گرفت نام کیف نمادین خود را تغییر دهد و به پرنسس ولز ادای احترام کند و از سال 1996 این کیف به عنوان کیف دستی “لیدی دیور” شناخته شد.
در نهایت…
دیدیم که هر لوگویی داستانی دارد و پشت هر برندی، قصهای نهفته است. شاید همهچیزاز یک شب مهمانی شروع شود، یا یک رویا، یا یک گفتوگوی ساده؛ همینگونه، داستان برندهای معروف شکل میگیرد.
بدون دیدگاه